استرادل یا استرنگل؟ کدام برای استراتژی‌های فروش آپشن شما مناسب‌تر است؟

در این مقاله، من قصد دارم به شما کمک کنم تا بین اینکه آیا باید استرادل یا استرنگل را برای استراتژی‌های فروش آپشن خود معامله کنید، انتخاب کنید. ما به برخی از تصورات غلط خواهیم پرداخت و عوامل تعیین کننده واقعی بین این دو را بررسی خواهیم کرد.

نکات کلیدی

مبانی استرادل در مقابل استرنگل:

استرادل‌ها شامل خرید آپشن‌های کال و پوت در پول هستند، در حالی که استرنگل‌ها شامل آپشن‌های خارج از پول هستند. استرنگل‌ها نقاط سر به سر گسترده‌تری را ارائه می‌دهند که احتمال سود را افزایش می‌دهد اما در مقایسه با استرادل‌ها، سودهای بالقوه را کاهش می‌دهد.

تأثیر بر ارزش مورد انتظار:

علیرغم پروفایل‌های ریسک متفاوت، هم استرادل‌ها و هم استرنگل‌ها می‌توانند با گذشت زمان ارزش‌های مورد انتظار مشابهی داشته باشند. انتخاب بین آنها، معاوضه‌ها را تغییر می‌دهد اما لزوماً پتانسیل سودآوری کلی را تغییر نمی‌دهد.

ملاحظات عملی:

مزایای استرادل: ایده‌آل برای انعکاس دقیق نوسان ضمنی در مقابل نوسان تحقق‌یافته. بازخورد واضحی در مورد عملکرد معامله ارائه می‌دهد که برای درک اثربخشی استراتژی بسیار مهم است.

مزایای استرنگل: با اجازه دادن آستانه‌های دلتا هجینگ گسترده‌تر، هزینه‌های معامله و هجینگ را کاهش می‌دهد. احتمال بیشتر انقضای معاملات بین قیمت‌های اعمال می‌تواند در هزینه‌های بسته شدن صرفه‌جویی کند.

معامله‌گران همیشه در مورد استرادل‌ها در مقابل استرنگل‌ها بحث می‌کنند

وقتی صحبت از انتخاب اینکه کدام ساختار برای معامله نوسان بهینه است به میان می‌آید، اغلب بحثی بین استرادل‌ها و استرنگل‌ها را می‌شنوم.

ما قبلاً در مورد اینکه استرادل چیست صحبت کرده‌ایم، بنابراین اکنون می‌خواهم به سرعت در مورد اینکه استرنگل چیست و چرا کسی ممکن است آنها را برای معامله انتخاب کند، صحبت کنم. استرنگل یک ساختار آپشن است که شبیه به استرادل است، با این تفاوت که به جای معامله قیمت‌های اعمال در پول، شما قیمت‌های اعمال خارج از پول را معامله می‌کنید.

به عنوان مثال، اگر سهام با قیمت 100 دلار معامله شود:

یک استرادل با فروش کال 100 دلاری و پوت 100 دلاری ساخته می‌شود.

یک استرنگل با فروش (به عنوان مثال) پوت 90 دلاری و کال 110 دلاری ساخته می‌شود.

دلیل اینکه بسیاری از معامله‌گران ترجیح می‌دهند استرنگل‌ها را به استرادل‌ها معامله کنند این است که "گسترده‌تر" هستند. به این معنی که احتمال بیشتری وجود دارد که قیمت سهام بین قیمت‌های اعمال شما باقی بماند.

اما این "سر به سر گسترده‌تر" رایگان نیست، و این اغلب چیزی است که معامله‌گران فراموش می‌کنند.

در ازای سر به سرهای گسترده‌تر، شما نیز حق بیمه کمتری دریافت می‌کنید. این بدان معناست که در موردی که شما یک "برنده" دارید، در واقع پول کمتری به دست می‌آورید.

احتمال سود شما افزایش می‌یابد، اما مقدار پولی که هنگام درست بودن برنده می‌شوید، کاهش می‌یابد.

همچنین، زیان‌هایی که متحمل می‌شوید می‌تواند بیشتر باشد، زیرا حرکتی خارج از سر به سرهای شما می‌تواند در مقایسه با حق بیمه‌ای که جمع‌آوری کرده‌اید، بیشتر باشد.

اگر از مقاله قبلی ما در مورد ارزش مورد انتظار به یاد داشته باشید، آنچه واقعاً در پایان روز مهم است، این است که چقدر قرار است به طور متوسط ​​در هر معامله/شرطی که قرار می‌دهید، سود کنید. اینگونه است که در واقع تعیین می‌کنید که آیا در حال اجرای یک استراتژی سودآور هستید یا خیر.

نکته جالب در مورد بحث استرادل‌ها در مقابل استرنگل‌ها این است که صرف نظر از اینکه کدام یک را انتخاب می‌کنید، واقعاً بر ارزش مورد انتظار شما تأثیر نمی‌گذارد. تنها کاری که انجام می‌دهیم این است که متغیرها را در معادله تغییر می‌دهیم، اما همچنان به نتیجه یکسانی می‌رسیم.

اجازه دهید به شما نشان دهم منظورم چیست:

مثال 1: شبیه‌سازی ارزش مورد انتظار استرادل

شرط: 10 دلار

احتمال برنده شدن: 60% (0.6)

ریسک/پاداش: 1:1

مثال 2: شبیه‌سازی ارزش مورد انتظار استرنگل

شرط: 10 دلار

احتمال برنده شدن: 80% (0.8)

ریسک/پاداش: 1:0.5

همانطور که می‌بینید، در مثال 2 احتمال سود افزایش یافت، اما مقدار پولی که برنده می‌شوید کاهش یافت. تأثیر مادی بر ارزش مورد انتظار وجود نداشت. تنها اتفاقی که افتاد این است که از طریق مسیری متفاوت به همان عدد رسیدیم.

و منطقی است که اینگونه باشد. به آن فکر کنید.

چرا باید یک ابزار بهتر از ابزار دیگر باشد اگر آنها exposureهای یکسانی به بازار به ما بدهند؟

اگر به معامله خود از نظر یونانی‌های آنها فکر کنیم، می‌بینیم که در واقع exposureهای یکسانی را به ما ارائه می‌دهند.

بنابراین در تئوری، واقعاً هیچ تفاوت بلندمدتی وجود ندارد که بخواهید بین استرادل‌ها و استرنگل‌ها انتخاب کنید.

اما در عمل، تفاوت‌هایی وجود دارد. هر دو ساختار، به ویژه در زمینه معامله‌گران خرد، نقاط قوت خود را دارند، بنابراین بیایید اکنون در مورد آنها صحبت کنیم تا به شما در انتخاب بین آنها کمک کنیم.

دلایلی که باید استرادل را برای معامله انتخاب کنید

دلیل شماره یک که باید استرادل را برای معامله انتخاب کنید این است که عرض استرادل معادل حرکت ضمنی برای نمادی است که در حال تجزیه و تحلیل آن هستید. از آنجا که اکثریت معاملات ما بر اساس تفاوت بین نوسان ضمنی و نوسان تحقق‌یافته است، می‌خواهیم سود و زیان ما تا حد امکان این را به طور دقیق منعکس کند.

به آن فکر کنید. اگر ساختاری را معامله می‌کردید که بسیار گسترده بود، این احتمال وجود دارد که نمادهایی را معامله کنید که نوسان تحقق‌یافته بالاتری در مقایسه با نوسان ضمنی دارند و همچنان سود کسب کنید. در نگاه اول، این موضوع چندان بد به نظر نمی‌رسد، اما واقعاً همینطور است.

به آن فکر کنید. ریسک فروش آپشن این نیست که شما گاهی اوقات بازنده‌های کوچکی داشته باشید. بلکه این است که هر از گاهی بازنده‌های بزرگی خواهید داشت، یا اینکه استراتژی را اجرا می‌کنید که ارزش مورد انتظار منفی بلندمدت دارد.

اگر معاملاتی را انجام می‌دهید که از نظر تئوری باید پول شما را از دست بدهند، و شما این بازخورد را از بازار دریافت نمی‌کنید، پس خود را برای شکست بلندمدت آماده می‌کنید.

استرادل‌ها خالص‌ترین راه برای معامله حرکت ضمنی در مقابل حرکت تحقق‌یافته هستند. شما بازخورد درست، و در زمان مناسب را دریافت می‌کنید، و قادر به تنظیم معاملات خود بر اساس آن هستید.

دلایلی که باید استرنگل را برای معامله انتخاب کنید

دلیل اصلی که باید استرنگل را برای معامله انتخاب کنید در واقع این نیست که احتمال سود شما را افزایش می‌دهد. بلکه به این دلیل است که فروش استرنگل‌ها می‌تواند به شما در کاهش هزینه‌های معامله و هجینگ کمک کند.

وقتی صحبت از معامله آپشن می‌شود، بزرگترین مانع پس از یافتن یک استراتژی سودآور، غلبه بر تمام هزینه‌های معامله و لغزشی است که با اجرای استراتژی همراه است. معامله ارزان نیست، و این هزینه‌ها واقعاً جمع می‌شوند و می‌توانند مزیت شما را از بین ببرند.

وقتی استرنگل را برای معامله انتخاب می‌کنید، چند اتفاق می‌افتد:

در تعداد زیادی از معاملات، این دو چیز واقعاً جمع می‌شوند. پولی که از عدم نیاز به دلتا هجینگ به دفعات زیاد پس‌انداز می‌کنید، به علاوه فقط نیاز به عبور از اسپرد به یک روش (هنگامی که وارد معامله می‌شوید) می‌تواند تفاوت بین +EV و -EV باشد.

نتیجه‌گیری: آنچه فکر می‌کنم منطقی است انجام دهیم

اگر معامله‌گر جدید هستید یا شروع به اجرای یک استراتژی جدید کرده‌اید، فکر می‌کنم بهترین کاری که می‌توانید انجام دهید، معامله استرادل‌ها است. شما واقعاً به آن بازخورد نیاز دارید که آیا کارها را به خوبی انجام می‌دهید یا خیر.

حتی اگر قرار باشد کمی بیشتر هزینه بپردازید، در روزهای اولیه ارزشش را دارد زیرا معامله استرادل، پنهان شدن پشت احتمالات سود بالاتر را بسیار دشوارتر می‌کند. شما خیلی سریع خواهید فهمید که آیا دیدگاه شما در مورد بازار به شما پول می‌دهد یا خیر، و این بیشتر از چند امتیاز اضافی در معامله شما ارزش دارد.

اما با افزایش اعتماد به نفس در معاملات خود، باید واقعاً شروع به اهمیت دادن به هزینه معامله خود کنید. و در این زمان است که من به نفع استرنگل بحث می‌کنم.

شما درک می‌کنید که چگونه فرمول ارزش مورد انتظار شما را تغییر می‌دهد، اطمینان دارید که استراتژی شما در واقع سودآور است، و اکنون با معامله استرنگل، احتمال اینکه بتوانید اجازه دهید معامله بی‌ارزش منقضی شود، افزایش می‌دهید، بنابراین نیازی به پرداخت هزینه برای بستن موقعیت ندارید.

به نظر من که خیلی خوب است.

در واقع، در استراتژی ETF Premium که ما با اعضای Predicting Alpha اجرا می‌کنیم، من شخصاً استرنگل‌های دلتا 20 را که هفتگی منقضی می‌شوند، معامله می‌کنم. من این کار را کاملاً به دلایل ذکر شده در بالا انجام می‌دهم.

ما باید مراقب هزینه‌های خود باشیم، و استرنگل واقعاً به ما در انجام این کار کمک می‌کند.