استرادل رایجترین ابزاری است که توسط فروشندگان حرفهای آپشن استفاده میشود. این روشی است که ما به بازار میگوییم "هی رفیق، فکر میکنم نوسان ضمنی بیشتر از نوسان تحققیافته خواهد بود. اگر درست میگویم به من پول بده".
در وبلاگهای قبلی، ما در مورد همه چیزهایی که باید در مورد اینکه چرا فروشندگان آپشن پول میگیرند، نوسان چیست و چرا به اندازهگیری نوسان ضمنی و تحققیافته اهمیت میدهیم، صحبت کردیم.
در این وبلاگ، قصد دارم به شما نشان دهم که در واقع چه کاری میتوانید در مورد آن انجام دهید.
استرادل یکی از دو یا سه "ساختاری" است که شما به طور منظم در سفر فروش آپشن خود از آن استفاده خواهید کرد. بنابراین مطمئن شوید که آنها را درک میکنید، چند معامله را در یک حساب کاغذی تمرین کنید و مطمئن شوید که تمام سؤالات خود را میپرسید تا کاملاً مطمئن باشید که چگونه این ابزار باید مورد استفاده قرار گیرد.
استرادل شامل فروش هم یک آپشن کال و هم یک آپشن پوت روی یک سهام، با قیمت اعمال یکسان و تاریخ انقضای یکسان است. به طور معمول، استرادلها در پول انجام میشوند، به این معنی که قیمت اعمال نزدیک به قیمت معاملاتی فعلی دارایی پایه است.
دارایی پایه: اپل (AAPL) که با قیمت 200 دلار معامله میشود
موقعیت استرادل: فروش کال 200 دلاری و پوت 200 دلاری با تاریخ انقضای یکسان (به عنوان مثال، 17 جولای)
این تنظیم یک نمودار بازده "V شکل" معکوس ایجاد میکند که نقطه V در قیمت اعمال آپشنها است.
هر زمان که معاملهای انجام میدهیم، دیدگاه خود را در بازار بیان میکنیم. استرادل یک ساختار معاملاتی است که به ما امکان میدهد دیدگاهی را در مورد تفاوت بین نوسان ضمنی و نوسان تحققیافته بیان کنیم.
چیزی که من همیشه به اعضای Predicting Alpha میگویم این است: "اگر نیاز به کوبیدن میخ دارید، از چکش استفاده کنید. حدس میزنم میتوانید از پشت پیچگوشتی استفاده کنید.. اما چرا وقتی میتوانید به راحتی از چکش استفاده کنید؟".
من اساساً همین منطق را هنگام انتخاب ساختار آپشنی که برای معامله انتخاب میکنید، اعمال میکنم. قبل از انتخاب یک ساختار، باید بدانید که چه دیدگاهی را میخواهید بیان کنید، یا به عبارت دیگر، چه کاری را میخواهید انجام دهید. سپس فقط بهترین ابزار را برای کار انتخاب میکنید.
اگر به دنبال معامله تفاوت بین نوسان ضمنی و تحققیافته هستید، یا به عبارت سادهتر، جذب صرف ریسک واریانس، استرادل بهترین ابزار برای این کار است.
استرادلها بهترین ابزار برای استفاده برای جذب صرف ریسک واریانس زمانی هستند که شما یک معاملهگر خرد هستید. دلیل آن این است که قیمت استرادل نشان دهنده محدوده حرکت ضمنی برای یک سهام در یک دوره زمانی معین است. با فرض اینکه شما موقعیت را دلتا هج کنید، تفاوت بین قیمتی که استرادل را به آن فروختید و میانگین ارزش ذاتی در زمان انقضا باید صرف ریسک واریانس برای موقعیت باشد.
استرادل معاملهای است که زمانی انجام میدهید که فکر میکنید نوسان ضمنی از نوسان تحققیافته بیشتر خواهد بود و شما دیدگاهی در مورد اینکه سهام به چه جهتی گرایش خواهد داشت، ندارید.
حرکت ضمنی: 10%
حرکت واقعی: 7%
در این سناریو، بازار آپشن حرکت بالقوه را بیش از حد تخمین میزند، و آن را به یک فرصت سودآور برای فروش استرادل تبدیل میکند.
نقطه سر به سر کال: قیمت اعمال + کل حق بیمه دریافتی
نقطه سر به سر پوت: قیمت اعمال - کل حق بیمه دریافتی
حق بیمه کال: 4 دلار
حق بیمه پوت: 5 دلار
کل حق بیمه دریافتی: 9 دلار
نقاط سر به سر:
نقطه سر به سر بالا: 209 دلار (200 دلار + 9 دلار)
نقطه سر به سر پایین: 191 دلار (200 دلار - 9 دلار)
میخواهم لحظهای را اینجا صرف کنم تا واقعاً تأکید کنم که چیزی که در پایان روز به شما پول میدهد، استرادل نیست. ایدهای است که شما در حال معامله آن هستید.
استرادل به سادگی ابزاری است که ما برای بیان دیدگاه خود در بازار از آن استفاده میکنیم. این بخش آسان کار است.
بخشی که نیاز به درک عمیقتر و در بسیاری از موارد راهنمایی واضحی دارد، شناسایی دلایل واضحی است که چرا شما باید به عنوان یک معاملهگر پول بگیرید.
به همین دلیل ما Predicting Alpha را ایجاد کردیم. برای ایجاد یک گروه کوچک و صمیمی از فروشندگان آپشن که به دنبال جدی شدن در مورد معامله هستند.
یافتن استراتژیهای قوی که واقعاً سودآور باشند، دشوار است. به همین دلیل ما روی دو مورد تمرکز میکنیم. فروش نوسان در ETFها (با استفاده از استرادلها و/یا استرنگلها) و فروش نوسان در اطراف رویدادهای سود، که دوباره از استرادلها یا استرنگلها استفاده میشود.
این استراتژیها راز نیستند، بنابراین ما چند وبلاگ نوشتیم که آنها را پوشش میدهند که میتوانید آنها را در اینجا پیدا کنید [لینک به وبلاگها].
و اگر به دنبال ارتقاء سطح معاملات خود به سطح بعدی و شروع اجرای برخی استراتژیها هستید که برای یک عمر به شما خدمت میکنند، اینجا را کلیک کنید تا ببینید آیا هنوز جای خالی وجود دارد یا خیر (ما فقط 1000 جای خالی در دسترس قرار میدهیم تا از целоیت استراتژی محافظت کنیم).
حداکثر سود در یک استرادل شورت به کل حق بیمه دریافتی برای هر دو آپشن محدود است. اما اگر اوضاع برعکس شود، میتوانید زیان بسیار بیشتری را متحمل شوید. این ماهیت اجرای یک استراتژی نوسان شورت است. شما برندگان کوچک زیادی خواهید داشت و گاهی اوقات یک بازنده بزرگ.
اگر میدانیم که مطمئناً در طول مسیر زیانهای بزرگی را متحمل خواهیم شد، چگونه معاملهای مانند استرادل شورت را مدیریت کنیم تا مطمئن شویم که نابود نمیشویم؟ که زیانهای ما میتواند مهار شود به گونهای که بتوانیم به معامله در آینده ادامه دهیم؟
سه روش اصلی وجود دارد که ما برای انجام این کار استفاده میکنیم. (1) تعیین اندازه و (2) تنوع (3) توقف معاملات زمانی که فاجعه رخ میدهد.
اگر در حال معامله استرادل هستید، باید فقط مقدار کمی از سرمایه خود را در یک موقعیت واحد معامله کنید، به گونهای که اگر بدترین سناریو رخ دهد، به اندازه کافی بزرگ باشد که معنادار باشد، اما به اندازه کافی کوچک باشد که شما را متوقف نکند یا از ادامه معامله منصرف نکند.
یکی از راههایی که میتوانید ببینید چقدر اندازه در هر معامله دارید، این است که به تب تجزیه و تحلیل معامله در کارگزاری خود نگاه کنید و موقعیت خود را تحت فشار قرار دهید تا ببینید اگر یک حرکت عظیم رخ دهد، چقدر پول از دست خواهید داد. اگر این زیان برای یک موقعیت واحد بیش از 10٪ از حساب شما باشد، احتمالاً اندازه شما خیلی بزرگ است. به خاطر داشته باشید که باید این را به یک سناریوی بسیار بعید، مانند 3-4 برابر بزرگتر از حرکت ضمنی، تحت فشار قرار دهید.
راه دیگری که میتوانید اندازه موقعیت خود را ببینید، این است که ببینید کارگزاری شما چقدر وثیقه میخواهد برای معامله شما قرار دهید. اگر نیاز وثیقه برای یک موقعیت واحد بیشتر از 10-15٪ از پرتفوی شما باشد، قطعاً برای اکثر معاملات خیلی بزرگ هستید.
در واقع یک بحث کامل وجود دارد که میتوانیم در مورد استفاده از وثیقه داشته باشیم، بنابراین من یک وبلاگ در مورد آن نوشتم [لینک به وبلاگ].
زیبایی معاملهگری این است که در بسیاری از استراتژیها شما قادر هستید واریانس کلی پرتفوی خود (و ریسک کلی خود) را با انجام معاملات زیاد کاهش دهید. این همان چیزی است که از آن به عنوان تنوع یاد میشود.
به عنوان مثال، در استراتژی ETF ما، یکی از مواردی که در مورد آن صحبت میکنیم، معامله سبد کاملی از ETFها است، که هر کدام نشان دهنده یک بخش، صنعت یا منطقه مختلف در جهان هستند. نکته انجام این کار کاهش تمرکز ما بر روی هر عامل به جز خود صرف ریسک واریانس است. به این ترتیب ما exposure تمیزتری به صرف ریسک داریم و وابستگی ما به عملکرد هر دارایی کاهش مییابد.
سومین و آخرین راهی که در مورد مدیریت ریسک بحث میکنیم، تعیین حد ضرر است. روشی که من قصد دارم این را برای شما توصیف کنم، کاملاً متفاوت از روشی است که میشنوید در سایر نشریات معاملاتی در مورد آن صحبت میشود.
میبینید، منظور من این نیست که شما باید یک حد ضرر % یا $ تعیین کنید. اینها واقعاً در دنیای معامله نوسان مؤثر نیستند زیرا ممکن است همچنان بخواهید در موقعیت بمانید حتی اگر در حال حاضر در حال از دست دادن پول باشید. معامله همچنان میتواند یک معامله خوب باشد، و یکی از مواردی که ما به تفصیل در طول آموزش اولیه برای اعضا در مورد آن صحبت میکنیم، رها کردن این ایده است که شما میتوانید زمانبندی کنید، پذیرش واریانس، و تلاش برای معامله بر اساس اصول قوی است.
بنابراین وقتی میگویم تعیین حد ضرر، منظور من در واقع توقف معاملات است اگر یک رویداد فاجعهآمیز رخ دهد. اگر نوسان ضمنی به بالاترین سطحی که در سال گذشته دیدهایم برسد (شما میتوانید از چیزی مانند درصد IV برای اندازهگیری این استفاده کنید)، این سیگنالی برای بستن معامله خواهد بود.
دلیل استفاده از این (و در واقع معامله نکردن چیزهایی که در بالاترین درصدهای IV خود هستند) این است که اگرچه صرف ریسک واریانس هنوز وجود دارد، واریانس سود/زیان در بالاترین حد خود است. این بدان معناست که اگر قرار باشد زمانی باشد که شما خطر نابودی را دارید، همین جاست.
از آنجا که صرف ریسک واریانس قرار نیست جایی برود، ما هیچ تعهدی برای معامله در این مواقع نداریم. بنابراین، ما این کار را نمیکنیم! فقط معامله را ببندید اگر اوضاع خراب شد، و دوباره آن را باز کنید وقتی اوضاع آرام شد. یا فقط چیز دیگری برای معامله پیدا کنید. صرف ریسک واریانس را میتوان در جاهای زیادی پیدا کرد.
شما قرار است خیلی اوقات از استرادلها استفاده کنید. اگر آنها شما را میترسانند، پس شما به اندازه کافی آنها را درک نمیکنید. آنها یکی از ارزشمندترین ساختارهایی هستند که ما توانایی معامله آنها را داریم. این چکش شما برای میخ بازار است.
اگر کمی از این همه مطالعه احساس غرق شدن میکنید، نظر من این است که بروید و یک معامله کاغذی انجام دهید تا احساس کنید که استرادل واقعاً چگونه کار میکند. فقط یک استرادل 30 روزه روی SPY بفروشید و ببینید چه اتفاقی میافتد. سعی کنید آن را دلتا هج کنید. ببینید آیا میتوانید حق بیمه را استخراج کنید.
هیچ مقدار تئوری قرار نیست جایگزین تجربهای شود که از تمرین به دست میآورید. پس جدی، فقط برو انجامش بده.